با این وصف، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در یک سال گذشته، 700 میلیون تومان صرف دنیای فراموش شده ای خواهد کرد که در آستانه تخریب کامل قرار دارد.
کتابخانه های عمومی تهران با وجود این، هنوز هم در فصل امتحانات دانش آموزان و دانشجویان، یکی از شلوغ ترین اماکن فرهنگی است، اما تنها به عنوان سالنی خلوت با چند میز و صندلی.
در مرحله نخست این طرح که گمان می رفت هفته اول شهریور به پایان برسد، 300 میلیون تومان صرف 70 کتابخانه اصلی شهر شد.
هزینه ای که در دریای بی انتهای پایتخت به سرعت گم شد و نشان داد که برای زنده نگاه داشتن کتابخانه، انجام طرح های انقلابی، تنها آغاز است و دریا برای ادامه حیات به رودخانه های دائمی نیاز دارد.
با این حال و با وجود این که هزینه های صرفشده، تنها برای سرپا نگهداشتن میز و صندلی و قفسه اختصاص داشت، این آغاز لذت بخشی است، همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید...
مدیر امور کتاب و کتابخوانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران می گوید: «تجهیزات مرحله نخست شامل امکانات تخصصی کتابخانهای و کتابداری است که قفسه های کتاب، صندلی، میزهای مطالعه و غیره را شامل می شود. مراحل بعدی طرح تجهیز نیز شامل خدمات و تاسیسات (فاز دوم) و زیباسازی و نماسازی (فاز سوم) است که امیدواریم تا پایان سال به اتمام برسد.
حیدر کلهر در گفت و گو با مهر، آغاز مرحله دوم را در فاصله 10 روز مانده به پایان مرحله نخست، نیمه شهریور اعلام کرده بود، اما خوش بین ترین اهالی فرهنگ هم گمان نمی کردند مرحله دوم طرح تنها با یک ماه تاخیر آغاز شود.
حالا کلهر امیدوار است هرچه سریعتر 400 میلیون تومان بودجه مورد نیاز برای مرحله دوم تامین شود و این مرحله تا چند روز دیگر آغاز شود.
ضمن این که نهایتا تا 10 روز دیگر فاز نخست این طرح به طور کامل به پایان می رسد.
وی ادامه می دهد: «در حال حاضر سرگرم برنامهریزی برای فاز دوم این طرح هستیم که عبارت است از شبکه سازی کتابخانه های عمومی تحت پوشش سازمان فرهنگی هنری تهران، زیباسازی و نماسازی و نیز تامین بودجه مورد نیاز آنها.
کلهر مقدمات مربوط به تامین اعتبار طرح را انجام داده است و بعید می داند با مشکل بودجهای مواجه شود.
اما مثل همیشه، پول مهم ترین یا حتی تنها سد جدی پیوستن رود به رودخانه است.
در حالی که جوی های کوچکی از گوشه و کنار این دشت نه چندان پر بار و بر، از ارشاد و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و دیگر سازمان ها و نهادهای بی ربط و باربط هر روز به راه می افتند و آرام آرام و در نیمه راه، به زمین می روند و بعد...
و اما چند پرسش
از این میان، همتای نهاد کتابخانه های شهرداری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تمام توان خود را بر گرفتن بدهی های نیم درصدی اش از شهرداری متمرکز کرده است.
موضوعی که در 6 ماه گذشته به سوژه ای داغ برای رسانه ها تبدیل شد و به نظر
می رسد در حال حل شدن است.
به جز این، فعالیت های اداره کتاب و کتابخوانی ارشاد و نیز نهاد کتابخانه های عمومی کشور، چهقدر توانسته است نیاز روزافزون جامعه جوان ایران را تامین کند؟ تغییر نام اداره کتاب به اداره کتاب و کتابخوانی که همزمان با وزارت جدید صورت گرفت، چه قدر توانسته است از بحث های مرسوم و قدیمی ممیزی فراتر رفته و تحرکی در بخش اضافه شده این نام ایجاد کند؟ و علاوه بر همه این ها، شاید طرح این پرسش نیز چندان بی ربط نباشد: اگر چه مطابق قانون، شهرداری ها موظف به پرداخت نیم درصد از درآمد خود به نهاد کتابخانه های عمومی وزارت ارشاد هستند، اما آیا نمی توان راهکار بهتری یافت برای همکاری ارشاد و شهرداری، آن چنان که تمام رودخانه های کوچک و بزرگ دشت، به دریا برسند و هیچ قطره ای هدر نشود؟
و البته، دریا با رودخانه های دایمی زنده است...